اژدها وارد می شود ...

ساخت وبلاگ

 درباره "اتهام تبانی" در مسابقه فوتبال ایران - سوریه

آخرین بازی تیم ملی فوتبال ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه در برابر سوریه در نهایت به گونه ای رقم خورد تا پایان این مرحله از رقابتها برای فوتبال ایران آغاز حاشیه ها و منقاشات فراوان باشد حول محور "اتهام تبانی".

پیش از هر چیز این نکته ی مهم را در نظر داشته باشید که آنچه در ادامه می نویسم، لغزش و لرزش قلمی بیگانه با مناسبات فوتبال نیست چرا که سالها به صورت حرفه ای روزگار با فوتبال گذرانده ام...

فراموش نمی کنم که در سال 1380 وقتی در لیگ امیدهای کشور برای بازی برابر استقلال تهران در اردوی ورزشگاه آزادی بودیم، در همان شبها بود که کتاب "قرارداد اجتماعی" از ژان ژاک روسو را خواندم ودو روز پس از آن با آنچه از روسو در سر داشتم در نقش مدافع برابر بهمن طهماسبی مهاجم آن روزهای استقلال قرار گرفتم که بلندی قامت هر دو ما اوج جدال در آن بازی در نبردهای هوایی بود.

نکته ی دیگر اینکه آنچه بر سبیل اختصار در اینجا تحت عنوان " ناسیونالیسم " بکار می برم، مفهومی ست معرفت شناختی – تاریخی – کارکردگرا و ... که مبانی و سیر تحول و تطور آن را پیش از بصورت مبسوط توضیح داده ام و بخشهایی از آن را به زودی در سایت شخصی ام منتشر خواهم کرد.

اما ماجرای بازی اخیر ایران و سوریه، بصورت خلاصه از این قرار بود که تیم ملی فوتبال ایران پس از این بازی و فارغ از هرگونه نتیجه ی آن راهی جام جهانی شده بود و بازی مذکور به اصطلاح برای ایران در حکم یک بازی تشریفاتی محسوب می شد .

با اینحال در سوی دیگر ماجرا همین بازی برای تیم ملی فوتبال سوریه بسیار محل اهمیت بود، به این دلیل که ؛ سوریه می توانست با متوقف کردن ایران و در صورت عدم پیروزی ازبکستان برابر کره جنوبی ( که محتمل به نظر می رسید) هنوز هم با راهیابی به یک بازی حذفی ( پلی آف) شانس راهیابی به جام جهانی را داشته باشد.

و البته آنچه در نهایت در بازی مذکور رقم خورد نیز همین شرایط موردنظر تیم ملی فوتبال سوریه بود. به این صورت که ؛ ازبکستان نتوانست کره جنوبی را شکست دهد و از دیگر سو تیم ملی فوتبال ایران نیز که در 9 بازی پیش از این در همین مرحله از رقابتها حتی 1 گل دریافت نکرده بود، در این بازی خانگی 2 گل از سوریه دریافت کرد.

در این شرایط است که جو غالب بر مناسبات سیاسی سالیان اخیر حول محور رابطه ی حکومت جمهوری اسلامی و دولت بشار اسد، و حضور نیروهای ایرانی در جبهه ی سوریه بعنوان یک پیش زمینه ی ذهنی و البته مبتنی بر واقعیت، نقش پررنگ خود را بر بوم باورهایی زد که رنگ ِ "اتهام تبانی" در بازی مذکور در آنها برجسته بود.

در همین راستا و در این مجال با رعایت ایجاز تاکید بر چند نکته را ضروری می دانم :

1 – طی سالیان اخیر روح غالب بر جامعه ایرانی به علل و دلایل فراوان ( که این را هم بصورت مبسوط بررسی کرده و منتشر خواهم کرد) سر بر بالین این آموزه ی خطرخیز نهاده است که "من متهم می کنم" و این متهمین هستند که باید برای تبرئه خود دلایل و اسناد و مدارک و شواهد ارائه کنند!

و البته که همان متهم نیز حتی اگر تن به این قاعده ی غلط بدهد و چشم بر سلاخی "اصل برائت" بپوشد و جهت تبرئه خود هزاران دلیل نیز ارائه نماید، بازهم متهم کنندگان قدمی از موضع خود عقب نخواهند نهاد، چرا که اصولا و اساسا آن موضع از بنیان به گونه ای نبوده که حتی با ارائه دلیل از جانب متهم دچار تغییر شود.

اما در اکثر نظامات حقوقی جهان اینگونه اتهامات و افترائات در صورت مطرح شدن اگر از جانب مطرح کننده به اثبات ِ حقوقی و دقیق نیانجامد، خود به مثابه جرم ارزیابی شده و شخص یا گروه یا هر مرجع ِ مطرح کننده این اتهام مجرم شناخته خواهد شد.

حتی در حوزه ی قوانین موجود در ایران بر اساس اصل 117 قانون اساسی ، و مواد 58 قانون مجازات اسلامی، 10 قانون مسئولیت مدنی ، 1257 قانون مدنی، ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی و 698 قانون مجازات اسلامی این مسئله ی مهم قابل استناد و پی گیری است.

به عبارتی بسیار ساده ؛ بر اساس "اصل برائت" و قاعده ی " البینة علی المدعی" ، این من هستم که باید برای اثبات اتهام بر علیه دیگری و یا دیگران ارائه سند و مدرک و دلیل نمایم، نه اینکه من متهم کنم و از دیگران بخواهم که مجرم نبودن خود را اثبات نمایند!

با این اوصاف ؛ هرچند باعث تاسف است اما باعث تعجب نخواهد بود که در شرایط وجود این روح غالب بر جامعه ایرانی که بسیار و بسیار از جانب بسیاری از رسانه های حکومتی نیز ترویج و تقویت و آموزش داده می شود، شاهد طرح "اتهام تبانی" به تیم ملی فوتبال ایران نیز در این مقطع زمانی باشیم.

اما پرسش بسیار ساده ای مطرح و پاسخ را به دقت و انصاف شما واگذار می کنم ؛

اگر در بازی اخیر در همین مرحله مقدماتی جام جهانی در همین گروه، موقعیت تیم های ایران و ازبکستان تغییر می کرد و حتی ورای آن فرض کنید که به جای تیم ملی فوتبال ایران، تیم ملی  فوتبال عربستان یا بحرین قرار داشت و به جای سوریه نیز مثلا بحرین یا کویت ، آنگاه اکثر قریب به اتفاق "ما ایرانیان" فریاد " وا تبانی " سر نمی دادیم ؟؟؟

بگذارید در همین راستا یک نمونه ی تاریخی را در برابر شما بگذارم که طی سالیان اخیر "هیچگاه و هیچکس" یا توجه ای به این مسئله نداشته و یا شهامت طرح آن را در بساط...

 البته صاحب این قلم یک روز پس از این ماجرا یاداشتی منتشر کردم در "روزنامه آنلاین باهم" تحت عنوان " گزارشی از یک گزارش کثیف" ...

اما آن ماجرای نه چندان دور از اذهان و مدارک و اسناد چه بود ؟

در بازی های مرحله گروهی مقدماتی جام جهانی 2014 تیم ملی فوتبال ایران با تیم های قطر – بحرین و اندونزی همگروه بود.

در دور آخر آن رقابتها تقریبا شرایطی مشابه شرایط اخیر تیم ملی در مقدماتی جام جهانی روسیه رقم خورد. به این شکل که ؛ پیش از پایان رقابتها صعود تیم ملی فوتبال ایران به مرحله بعدی رقابتها قطعی شده بود اما رقابت بین دوم تیم دیگر یعنی قطر و بحرین برای کسب مقام دوم و راه یابی به مرحله بعد بسیار حساس بود.

در آن مقطع زمانی علاوه بر رقابت تیم های فوتبال بحرین و ایران که بیش از هرچیز ریشه در ماجرای شکست ایران از بحرین در مقدماتی جام جهانی 2002 داشت که در نهایت باعث عدم راه یابی ایران به جام جهانی شد، شرایط سیاسی حاکم بر روابط ایران و بحرین نیز سبب شده بود تا روح غالب بر جامعه ایرانی به تبع آن بار دیگر آتش ناسیونالیسم را با هیزم عرب ستیزی روشن نماید.

در بازی آخر آن رقابتها بود که ایران میزبان قطر بود و در صورتی که ایران می توانست در ورزشگاه آزادی قطر را شکست دهد، بحرین به مرحله بعدی مسابقات راه می یافت .

نتیجه نهایی بازی در ورزشگاه آزادی در کمال شگفتی همان نتیجه ای شد که در بازی اخیر با سوریه رقم خورد ؛ مساوی با دو گل برای طرفین.

نکته قابل توجه و تامل آن مسابقه این بود که گزارشگر ایرانی آن بازی یعنی "پیمان یوسفی"، زمانی که قطر به نتیجه ی مساوی رسیده بود ناگهان اعلام کرد که ؛ "حالا نتیجه برای ما فرقی که نمی کنه و کاش قطر یک گل دیگه به ما بزنه که بحرین حذف بشه". ( نقل به مضمون).

آنگونه که اشاره کردم من در همان زمان یادداشتی منتشر کردم با این عنوان ؛ "گزارشی از یک گزارش کثیف"، و در آنجا این مسئله را مورد بررسی قرار دادم که ؛ ببینید! روح عریان ِ ناسیونالیسم مبتنی بر راسیسم و عقده گشایی های تاریخی را که یک گزارشگر "ایرانی" خواهان شکست تیم ملی فوتبال کشورش می شود به علت جلوگیری از صعود یک تیم دیگر "عربی" ...

در آن زمان چون حریف مقابل ایران نیز یک کشور عرب یعنی قطر بود، چندان بر "اتهام تبانی" در راستای ضربه زدن به تیم ملی فوتبال بحرین تاکید نشد، اما در بازی اخیر میان ایران و سوریه در شرایطی با مضمونی مشابه اما قالبی متفاوت، بار دیگر این مسئله به نوعی دیگر تکرار می شود و اینبار مسئله ی "اتهام تبانی" در برابر ایران قرار می گیرد.

همانگونه که اشاره کردم ورای اینکه این اتهام تا چه اندازه محل اعتبار است، این نکته دارای نهایت اهمیت است که آنچه در سالیان اخیر در جامعه ایران خصوصا در سطح سیاسی رایج است، موجب ترویج مسئله ی "اتهام" به دیگری و دیگران در بی اساس ترین و بی مسئولیت ترین شکل ممکن شده است.

در همین فوتبال، زمانی که در لیگهای مختلف ایران یک تیم با گلی بیشتر نتیجه را سود خود در دست دارد، با انجام بازی تأخیری و به اصطلاح "وقت کشی" سعی در پایان بازی با همان نتیجه دارد، اما زمانی که در بازی تیم ملی فوتبال ایران با یک تیم عربی در مقیاسی بسیار کمتر چنین مسئله ای بوجود می آید همان گزارشگران ایرانی قرائت قصیده ای را آغاز می کنند که شاه بیت آن ؛ ناجوانمردی عربهاست !

مسائلی از اینگونه برای نمونه فراوان است اما آنچه در ماجرای اخیر فوتبال ایران و سوریه دارای نهایت اهمیت است ، بیش و پیش از بررسی و گمانه زنی درباره "اتهام تبانی"، توجه به این دو نکته است ؛ غلبه ی روح "اتهام زنی های بی اساس" در جامعه ایرانی و دیگری ؛ دمیدن در آتش ِ ویرانگر ناسیونالیسمی با ابعاد رادیکال ِ "هویت گرایانه" که راهی جز به پرتگاه "راسیسم" نداشته و نخواهد داشت.

این روزها بویژه بواسطه ی برخی از مسائل سیاست خارجی ، اژدهای خفته ی این نوع ناسیونالیسم که تا حدودی در "برف فراغ" روزگار می گذراند را عده ای در جهت منافع خود به سوی "خورشید عراق" کشانده اند.

دریغا که این "سیاست گذاران و سیاست مداران" یا از این نکته غافلند و یا نان این تغافل را می خورند که ؛ با گرم شدن و برخاستن و خروشیدن این اژدها تنها منافع ایشان تامین نخواهد شد، این اژدها اگر گرما بر تن احساس کند آتشی می افروزد که نازیسم و داعش تنها خُردک شررهایی از آن خواهند بود.

 


 

خانه ی بی سقف و ستون ِ چوبک...
ما را در سایت خانه ی بی سقف و ستون ِ چوبک دنبال می کنید

برچسب : اژدها,وارد, نویسنده : nimajavadpourrozngar بازدید : 89 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 23:50